05:23 61424
|
|
هنگامی که یک زن و شوهر از فالوس های بزرگ توسط یک احمق در صورتی سوار شد، او گریه گفت: - هورا، در نهایت، من آنچه را که تا به حال برای آن خواب بودم. به سوالات از بچه ها شگفت زده، او پاسخ داد که او مدت ها بود می خواست به رابطه جنسی با دو بچه در یک بار، اما چیزی به طور مداوم دخالت. و تنها در حال حاضر او خوش شانس بود. رویای من به حقیقت پیوست، خوشحال شدم و راضی شدم - او نتیجه گرفت و پیشنهاد داد تا جنسیت را تکرار کند!