08:00 85910
|
|
آه مایا، مایا، چقدر شما را فریب دادید، دهقان فکر کرد، به هنر نگاه کرد، که او در مقابل او ایستاده بود، این ورزش شکننده. او خیلی سخت می خواست تا الاغ او را سخت و هاردکور بگیرد اما او خود را متوقف کرد، ترجیح داد که چیزها را مجبور نکنند، اما، در ابتدا، برای لذت بردن از عملکرد او. بنابراین او انجام داد و ناامید نشد. او به چشم یک فراموش نشدنی به او داد، و مجبور شد او را در آن شرکت کند!